Ticker

6/recent/ticker-posts

Ad Code

Responsive Advertisement

عنوان: جهاد و واقعیت‌های معاصر

 




عنوان: جهاد و واقعیت‌های معاصر

کلمهٔ «جهاد» وقتی از دهان کسانی که فقط از بر خوانده‌اند شنیده می‌شود، گوش‌ها و سر بسیاری از ما درد می‌گیرد. این‌ها مربوط به صد سال یا حتی بیشتر پیش است، زمانی که پیامبران و رسولان در این دنیا حضور داشتند. مسلمانان آن زمان با مسلمانان امروزی تفاوت زیادی دارند.

امروز از غزه و ایران می‌شنویم و می‌بینیم که در جهان چه می‌گذرد. مسلمانان مورد ظلم، شکنجه و قتل قرار می‌گیرند—و ما همه شاهد آن هستیم. اما آیا واقعاً هیچ کاری از ما ساخته نیست؟

در جامعه‌ ما، وقتی مبلغان اسلامی در مجالس وعظ صحبت می‌کنند، صدای بلندشان باعث حملهٔ قلبی بعضی‌ها می‌شود! با حالت‌های خاص و صدای بلند صحبت می‌کنند، گویی همه را با زور به بهشت می‌فرستند! اما واقعیت کجاست؟

تنها در سخنرانی و راهپیمایی‌ها دیده می‌شوند. اما معنای واقعی جهاد اسلامی چیست، ما آن را نمی‌فهمیم. ما فقط برای جایگاه و مقام خود جهاد می‌کنیم. اما آیا تا به حال برای اسلام جهاد کرده‌ایم؟

قرن‌هاست که مسلمانان به راحتی و آسایش عادت کرده‌اند. و کسانی را که یهودی یا پیروان ادیان دیگر می‌نامیم، آن‌ها به‌موقع چیزهایی ساخته‌اند که می‌تواند صدای مسلمانان را خاموش کند. بمب‌ها و سلاح‌هایی ساخته‌اند که مسلمانان را مجبور به سکوت می‌کند.

آیا ما اکنون می‌توانیم از اسلام محافظت کنیم؟ در هر کوچه و خیابان مورد ضرب و شتم قرار می‌گیریم. چرا چنین شده؟ چون ما نه اسلام را پیروی می‌کنیم، نه به‌درستی عمل می‌کنیم.

باید اعتراض کنیم. در هرجا که نیاز به یک رهبر هست، باید همان رهبر را در اولویت قرار داد. ما دیگر عروسک‌هایی را رهبر نخواهیم کرد که هیچ ارتباطی با خدا ندارند و دعایشان مورد قبول خدا نیست. باید چنین رهبرانی را تغییر دهیم و به جلو حرکت کنیم.

در حال حاضر، آنچه در جهان می‌گذرد این است که مردم یک کشور مسلمان را می‌کشند و رودخانه‌ای از خون ساخته‌اند. و ما که حکومت‌های مسلمان هستیم، فقط نشسته‌ایم! حتی با دشمنان متحد شده و مشغول لهو و لعب با زنان شده‌ایم. باید این‌ها را کنار گذاشت.

در شهر غزه، فریادهای جان‌سوز مسلمانان بلند است—و ما، رهبران به ظاهر مسلمان، در گردهمایی‌ها با صدای بلند حرف می‌زنیم تا به مردم نشان دهیم که گویا ما اعتراض می‌کنیم! اما جهاد اسلامی این‌گونه تجمع‌ها نیست. من که رهبر مردمم، وظایف زیادی دارم—باید پیش‌قدم این جهاد شوم. وگرنه تو چه چیزی از اسلام آموخته‌ای؟ آیا می‌دانی جهاد چیست؟ اگر نمی‌دانی، پس تو چه نوع رهبری اسلامی هستی؟

اول باید خائنان درونی خود را از بین ببری—آن حاکمان یا پادشاهانی که مسلمان هستند اما از کشورهای اسلامی دفاع نمی‌کنند، بلکه با دولت‌های غیر مسلمان متحد شده و مشغول خوشگذرانی‌اند—باید آن‌ها را تغییر داد.

این است کار جهاد در راه اسلام و خدا. در برابر جهاد اسلامی، حتی سلاح‌های هسته‌ای هم شکست خواهند خورد.

اگر شما تاریخ اسلام را نمی‌دانید، نباید بر کرسی رهبری اسلامی بنشینید. و اگر کسی چنین جایگاهی را اشغال کرده باشد، باید او را برکنار کرد—این است وظیفهٔ جهاد شما. همان‌طور که داوود (ع) در جوانی، جالوت، آن غول‌پیکر را با فلاخن (slingshot) کشت—این نشانه‌ای از قدرت خدا بود.

اگر شما واقعاً رهبران اسلامی باشید، دیگر نیازی به گفتن چیزی نیست—چون شما تاریخ پیامبران اسلام را می‌دانید.

پس اکنون شما باید پیش‌قدم شوید. رهبران اسلامی فقط نظاره‌گر نخواهند بود—این کار اسلامی نیست. باید از کشورهایی که حکومت اسلامی دارند کمک خواست و با دریافت آن، به سمت جلو حرکت کرد.

برای حفظ اسلام و مسلمانان در زمان حاضر، شما باید جهاد کنید. در غیر این صورت، حفاظت از مسلمانان ممکن نیست. و به یاد داشته باشید: بهتر است به‌جای حمله به صد دشمن، یک دشمن را هدف قرار دهید—تا زمانی که آن‌ها تغییر کنند، باید همان یک نفر را بارها و بارها هدف قرار داد.

اما هیچ یهودی یا پیرو دین دیگر نمی‌تواند در کشور مسلمان، مسلمانان را با بمب یا سلاح هسته‌ای شکست دهد. آن‌ها خواهند دانست که اگر مسلمانان آمادهٔ جان‌فشانی شوند، زندگی برای آن‌ها باقی نخواهد ماند.

در هر نقطه‌ای از جهان که مسلمانان مورد ظلم واقع شوند، باید عملیات‌های استشهادی انجام شود—این است نقشهٔ جهاد مسلمانان در واقعیت کنونی.



একটি মন্তব্য পোস্ট করুন

0 মন্তব্যসমূহ